بار عام

ساخت وبلاگ

سلام

بهار سه



عجیییب خوابی دیدم رنگی ( بیشتر رنگ‌ها گرم )

میان انبوه جمعیتِ مخلوقات، بودم برای شرکت در مراسمی با حضور خدا.  یا بدلیل کمبود جا، یا تاخیر خودم و یا الله الاعلم، پشت در تالار مانده بودیم. دیدم یکی از فرشتگان بالابلندِ دربان، چیزهایی می گوید که به دلیل ازدحام شاید هم، حواس پرتی نشنیدم. رو هوا می پرسم چی شـده؟ چه کنیــــم؟ جواب می شنوم "گفته اند خواسته و آرزو و حاجت و غیره تان را نوشته و تحویل همان فرشته بالابلند دهید رسیدگی می شود"

خوشحال می نویسم و درحالیکه از سمت راستم راه باز می کنم خودم را می رسانم جلو و

ادامه مطلب
آه...
ما را در سایت آه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fazeinalia بازدید : 156 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1396 ساعت: 9:22